غریبانه
عاشقانه های من
سلام به همه. این چند روز حالم به شدت بد بود.وااااااااااااااااااااااااااااااای استقلال باخت.انقدر گریه کردم که خدا میدونه.ولی بعدش مهناز دوستم یه چیزی بهم گفت که اروم شدم.گفت خدا خیلی استقلال را دوست داشته که باختن.چون بعد از این همه برد داشتن مغرور میشدن.این باخت غرورشون را شکست.(البته مهناز استقلالی نیست).خدا راشکر جای استقلال تو جدول تغییر نکرد.بیچاره داداش ارش چقدر سعی کرد گل سوم را بزنه تا مساوی شن ولی نشد.حالا همه ی اینا یه طرف امتحانام گند زدم.واااااااای تاریخ را 18 گرفتم یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:روزگار تلخ من, | 13:49 | نگارمجیدی |
|
|